۱۰ سالی میشه

که همچین شبی رو عادت کردم حرم باشم . . .

 

امسال داشتم به کم‌توفیقیِ خودم فکر میکردم

که باز هم دستِ نوازشِ کریمانه‌ی امامِ‌رضا جانم

به سرم کشیده شد.

 

ترسی که از کرونای مزخرف تو جامعه افتاده،

باعث شد، اولین بار امام‌رضا رو با "غریب‌الغربا" درک کنم.

 

و خب چقدر خوبه

و الان که روبروی گنبد نشستم، مییینم که چقد میچسیه.

اصلا بیشتر از قبل میچسبه :)

انگار مجلسِ خصوصیه :)

مهمونا خصوصی‌ان :)

منِ خار هم جا شدم تو این جماعتِ گُل.

 

لله الحمد

لله (خیلی) الحمد

 

نشستم.

روضه خوندم.

تنها. تنهای تنها.

 

و خب بماند که به این تنهایی بیشتر عادت میکنم ان‌شاءالله

 

و البته بگم که

این تنهایی خیلی میچسبه.

 

چند وقته حس میکنم

بیشتر تو بغلِ امام رضام :)

 

و خب طبعاً این تنهایی به هزاران چیز می‌ارزه.

 

 

به قولی

من از تو فقط، خودت رو میخوام . . .

 

 

به تاریخی که ثبت میشه

و عزّتی که ان‌شاءالله اهل‌بیت روزافزون میکنند . . .

 

 

 

ضمناً

دعا کنید جهادی راه بیفته

نجف درست بشه

دارم میپوسم :) . . .

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jessica نظافت صنعتی ذوالجناح طراحی سایت در قزوین - آموزش سئو | لوکسی دیزاین نوستالژي و خاطرات دهه 60 و 70 وبلاگ منجیـ ـنا آپ تایم زیتون طرح تکست آهنگ های پرطرفدار بلبرینگ خود تنظیم